ریحانه طلاریحانه طلا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

رد پای عشقمون

دلتنگی

1391/12/27 13:37
نویسنده : مامان زهرا
229 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگملم عسیسسسسسسسسسسم

لحظات دلتنگی داره تموم می شه و قلبم از فرط خوشحالی دیدن روی ماهت و بوییدن تن از جنس حریرت اروم و قرار نداره و چشام عقربه های ساعت را به نظاره نشسته تا هرچه زودتر به تو برسه

امروز بیشتر از هر روز از دست خودم ناراحت شدم که میزارمت و میام سر کار ، هرچند از یه بابت خیالم راحته چون پیش مامان جونی

نمی دونی چه حالی بهم دست داد وقتی اشکتو دیدم، آخه داشتی بازی می کردی پیش بابایی منم داشت حاضر می شدم که بیام سرکار و صدای گریتو شنیدم وقتی رسیدم بهت داشتی گریه می کردی، تو دهنتو که نگاه کردم دیدم زبونت قرمز شده، انگار بین لثه هات گیر کرده باشه خلاصه آرومت کردم و با دلی پر از بغض اومدم سر کار تا اینکه مامان جون طبق معمول هر روز باهام تماس گرفت تا صداتو بشنوم، قربون صداهای من درآوردیت بشم، همین جیک جیکت به قول خاله جون دلمو می بره و روز به روز عاشق ترم می کنه

عاشقانه هایم را برایت می نویسم تا بماند برایت

تابدانی دوستت دارم تا ابد 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)